سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خودنویس

این نوشته ها دست به قلم خودمه!...

1...

باز هم زد به سرم....

به سر دیوانه ام....

به سر مست و گرفتار....

به سر مجنونم....

تا بگریم هر شب...

تا بخوانم هر شب...

تا بگردم بازهم...


تا رسم آغوشش...

تا شوم آرام تر....

تا بگویم بی او...

زندگی نیست برایم شیرین...

تا بگویم باز هم...

زندگی بی او هیچ...

کاش در آن دل تنگت جای من هم باشد...

باز هم در دل شب از خودم میپرسم:

باز هم دلتنگ است؟...

یا گرفتس آرام....

بازهم بی تاب است؟...

یا فقط من تنهام....

باز هم یادش هست؟...

یاد آن یارش هست؟....

یاد آن یار گرفتارش هست؟...

که دلش بی تاب است...

که دلش بی خواب است...

که دلش بی خبر از هرجاییست....

و فقط می خواهد...


برسی فریادش.....


[ پنج شنبه 91/6/23 ] [ 6:49 عصر ] [ راتا ] [ نظرات () ]